یک بار دیگر

باز هم از نو شروع کردم

یک بار دیگر

باز هم از نو شروع کردم

خودم را قضاوت کردم

به تازگی متوجه شدم که من بیش از حد تحت تاثیر حرف ها و قضاوت های دیگران هستم و چون دلتنگی هام در نظر دیگران یک جور ناشکری و دیوونگی محسوب میشه به همین دلیل من هم چنین فکری در مورد خودم می کنم و حتی خودم هم به خودم حق نمیدم... بیچاره فاطمه ی من... 

 باورم نمی شد که تا این حد تحت تاثیر دیگران باشم، با خودم فکر می کردم که حرف مردم برام مهم نیست، حتی وقتی مشاور تلفنی گفت که تو به حرف دیگران خیلی اهمیت میدی، باورم نشد... اما بالاخره فهمیدم که در تمام زندگی ام به دنبال این بودم که رضایت دیگران رو جلب کنم و طوری باشم که دیگران دوست دارند و چون انتظار مردم یکسان نبود من هم مرتبا تغییر جهت دادم تا شاید مطابق با خواست های اونها باشم و اینطور شده که دیگران فکر کردند من ثبات شخصیت ندارم... 

عجبااااا... چه تحلیلی کردم... گاهی وقت ها باید بدون جانب داری خودمون رو قضاوت کنیم.

بله، ما حق نداریم دیگران رو قضاوت کنیم ولی می تونیم بدون دلسوزی به تحلیل رفتار و عملکرد خودمون سرگرم بشیم و سعی کنیم ایرادات رو برطرف کنیم...


نظرات 1 + ارسال نظر
مهشید چهارشنبه 20 خرداد 1394 ساعت 11:52

کار سختیه که نظر دیگرانو تو زندگی کمرنگ کنیم اما شدنیه
منم بعضی وقتا این حس بهم دست میده و سعی میکنم تا حد امکان خودم باشم

ما که نمی تونیم نظر دیگران رو عوض کنیم فقط باید سعی کنیم نسبت بهش بی توجه باشیم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.